تحول سازمانی

بسیاری از سازمان ها که هم اکنون وضعیت سازمان خود را در اوج می بینند، از فردای سازمان خود بی خبرند همانگونه که تجارت فرش ایران که مقبول و مشهور خاص و عام بود و می توانست درآمدی برابر نفت برای کشور داشته باشد، به دلیل عدم آینده نگری و فقدان تحول سازمانی سهم بازار خود را به رقبا واگذار کرد. مثال دیگر ساعت سازی سوئیس است که طی 60 سال برترین بود و عمده سهم بازار را در اختیار داشت اما این شرکت نیز به دلیل عدم توجه به تحولات محیط بیرونی و بیگانه بودن با موضوع تحول سازمانی سهم بازار خود را به رقبای ژاپنی و ساعتهای الکترونیکی داد.

مدیریت تحول سازمانی

متون مدیریت همیشه از پیش بینی بحران ها و چگونگی مقابله با آنها بحث می کند اما قبل از آنکه بسیاری از پیش بینی ها رخ بدهد، مشکلات دیگری از راه می رسند. مثلا چه کسی خود را برای رویارویی با حادثه 11 سپتامبر و پیامدهای بعد از آن که بسیاری از سازمانها را دچار شوک کرده بود، مهیا کرده بود؟ بنابراین سازمانها باید توان رو به رو شدن با پیش آمدهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بطور کلی آماده رویارویی با تمام فرصت ها و تهدیدهای محیط بیرون و درون سازمانها را داشته باشند. زیرا تغییرات محیطی با چنان سرعتی رخ می دهند که از ظرفیت ذهنی و آگاهی مدیران سازمانها خارج است. در همین راستا دکتر علیرضا زارع زیدی – مشاور تحول سازمانی به مدیران کمک می کند تا آینده سازمان و مخاطرات محیط بیرونی و استفاده از فرصت های بیرونی و درونی را درک کنند و هم چنین به مدیران ارشد سازمان کمک می کند که چگونه فعالیت های حال را به عنوان نتیجه تصمیماتی که اتخاذ کرده اند به پیامدهای آن مرتبط سازند.

امروزه بیشتر از هر زمان دیگری به دلیل ورود تکنولوژی های جدید و ورود کارکنان نسل جدید به تحول سازمانی و بهسازی سازمان برای انطباق با این تغییرات نیاز داریم. زیرا سازمان های امروزی به دلایل ذکر شده ساختار و فرایندهای جدید و منعطفی را می طلبند که باید جایگزین الگوهای سنتی و فرایندهای گذشته شوند. فراموش نکنیم که سازمانها زیرمجموعه سیستم های اجتماعی هستند و از تغییر وتحول محیط تاثیر می پذیرند. بنابراین امروزه دیگر برای کسی تردیدی وجود ندارد که تنها راه موثر ایجاد تحول در سازمان، تغییر فرهنگ و نحوه عملکرد مدیران از طریق تحول در سیستم ارزش ها، باورها و تغییر سبک های مدیریتی و رفتارهای آنان است. زیرا امروزه سازمان ها دیگر نه برای رقابت، که برای بقاء باید فعالیت های تحولی را در صدر امور خود قرار دهند.

دکتر علیرضا زارع زیدی با سالها تجربه و نگارش دهها مقاله علمی و دهها سخنرانی در کنفرانس های معتبر علمی ، انجام عارضه یابی و ارزیابی سیستم های مدیریتی در دهها شرکت بزرگ و کوچک ، در زمینه انجام تحول سازمانی و بهبود و بهسازی فرایندهای سازمان تجربیات مناسب و ایده های خاصی دارد. برای مشاوره و اطلاعات بیشتر با شماره 09128397582⁩ تماس بگیرید.

برخی از اقدامات ایشان در زمینه مدیریت تحول سازمانی

  • افزایش سازگاری بین ساختار، فرایندها، استراتژی، افراد و فرهنگ سازمانی
  • ایجاد و خلق راه حل های جدید سازمانی با کمک و مشارکت تمامی کارکنان و مدیران
  • بهبود ظرفیت خودمدیریتی و خودکنترلی در تک تک افراد سازمان
  • استفاده از مشوق ها و جبران خدمات برای تقویت تغییر و تحول و نه برای اداره آن
  • تمرکز هم زمان روی سخت افزارها (ساختار و سیستم) و نرم افزارها (رفتار و فرهنگ سازمانی)
  • در نظر گرفتن مقاومت بسیاری از مدیران و کارکنان در مقابل هر گونه تغییر و تحول و بررسی و ارزیابی ریسک های مرتبط
  • برقراری نظم و دیسیپلین کاری و تدوین دستورالعمل های جدید و نوین مدیریتی
  • ایجاد سیستم مدیریت دیداری و سیستم حل مسئله
  • انجام ارزیابی های دوره ای و مدون و آموزش های پس از ارزیابی برای مدیران و کارکنان
  • استفاده از سیستم MBO
  • ایجاد سیستم غنی سازی شغل
  • بالابردن کیفیت زندگی کاری و…

مدیریت تحول سازمانی

اجرای یک تحول سازمانی موفق می‌تواند روحیه کارکنان را افزایش داده و باعث ایجاد کار تیمی مثبت ‌شود. مدیریت و اجرای تحول سازمانی به شرکت اجازه می‌دهد تا علاوه بر حفظ وضعیت مداوم تحول و تسهیل کردن دوره‌های تغییر تجارت، کارگران نیز اجازه داشته باشند تا در هنگام معرفی فن‌آوری‌ها یا رویه‌های جدید، با انگیزه بیشتری مشغول به کار شوند. مدیران و رهبران باید براي تغییرات و اجرای تحول سازمانی برنامه‌ریزي کرده و با همه ذینفعان تبادل نظر کنند و امور مربوط به خود را مورد بررسی قرار دهند.در غیر این صورت نیروهاي بازدارنده بر نیروهاي وادارنده تاثیر می‌گذارند و تغییرات با شکست مواجه می‌شود. نکته ای که در اجرای تحوّل سازمانی بسیار حائز اهمیت است و در واقع یک اصل زیربنایی برای تحقق آن به شمار می رود، عبارت است از مشارکت همه اعضای سازمان؛ یعنی مدیران و کارکنان در این فرایند بلند مدت برنامه ریزی شده و مستمر.

تحول سازمانی فرآیندی است که توجه خود را به فرهنگ، فرآیندها و ساختار مورد استفاده یک سیستم جامع معطوف می دارد. به عبارت دیگر تحول سازمانی، ایجاد و توسعه راه حل‌هاي خلاقانه و جدید است. فرآیندي که با هدف توانمندسازي کارکنان براي پذیرش تغییر در محیط کسب و کار فعلی آنها انجام می‌شود. این نوع از تحول سازمانی زمان بر می باشد و می‌بایست برنامه‌ریزي شده باشد و شرط تحقق آن هدایت و حمایت مدیریت ارشد سازمان است.

1. افزایش کارایی و اثربخشی

2. کاهش هزینه‌ها

3. دستیابی به موقعیت مطمئن براي برنامه‌ریزي و تصمیم‌گیري

4. افزایش قدرت پیش‌بینی و تنوع بخشیدن به تعدد و تنوع محصولات و خدمات

مدیریت تحول سازمانی سه مؤلفه اصلی دارد که عبارتند از:

1. افراد: برای اطمینان از اینکه کلیه ذینفعان و افراد دخیل در پروژه از تغییرات آگاه بوده و موافق آن هستند.

2. فرایند: چگونگی ایجاد تغییر و یافتن بهترین راه برای تحقق آن، درک وضعیت فعلی، آنچه مورد نظر است و سپس ایجاد یک فرآیند کارآمد برای به وجود آوردن همه این انتظارات، اساس مدیریت تغییر سازمانیمی باشد.

3. فنآوری: به ابزارهای مورد نیاز خود جهت پشتیبانی از مردم و فرآیندها اشاره دارد. از این فناوری می‌توان برای بهبود نتایج، تقویت زنجیره‌های تأمین داخلی و خارجی یا کمک به مقیاس شرکت استفاده کرد.

1. تحول سازمانی گام‌به‌گام: تحول سازمانی می‌تواند بدون انفصال از گذشته سازمان و در ادامه آن باشد که به آن تحول گام به گام می‌گوئیم.

2. تحول سازمانی بنیادی: تحول سازمانی می‌تواند با گسستن از گذشته سازمان صورت پذیرد که به آن تحول بنیادي می‌گوئیم.

3. تحول سازمانی واکنشی: تحول سازمانی می‌تواند واکنشی در برابر محرک‌هاي محیطی باشد که به آن تحول واکنشی می‌گوئیم.

4. تحول سازمانی پیشگام: تحول سازمانی می‌تواند بر اساس پیش‌بینی وقایع و الزامات محیطی باشد که به آن تحول پیشگام می‌گوئیم.

البته در جریان اجرای تحوّل سازمانی، روش گام به گام جواب مطمئن تری خواهد داشت. اما در این جریان، منظور از تدریج یک حرکت ماشینی بی روح نیست، بلکه مقصود فرایند است؛ یعنی یک سلسله فعالیت های مربوط به هم که به طور مستمر و حساب شده انجام می پذیرند و اتفاقا هم پویا، دارای انرژی و کاملاً برنامه ریزی شده اند. پس منظور از تأکید بر لزوم تدریج، توجه به ماهیت فرهنگ و در این جا فرهنگ سازمانی است.

1. مقاومت در برابر تغییرات

از آنجا که تغییر با مقداری عدم قطعیت و ناپایداری همراه است ، بر ثبات و امنیت کارکنانی که درمعرض تغییر قرار دارند، تأثیر می گذارد . از نگاه کارکنان ، به این معنا است که باید راه های تازه ای برای رویارویی با شرایط ، مشکلات و محیط های جدید پیدا نمایند.

2. کنترل سازمانی

تغییرات سازمانی ، نظام موجود ، کنترل سازمانی را دگرگون می سازد ، و نحوه توزیع قدرت را متحول می سازد و در مرحله گذار ، نظارت بر عملکرد و انجام اصلاحات را دشوار خواهد ساخت.

3. منابع قدرت

از یک نگاه ، هر سازمان ، مثل یک نظام سیاسی متشکل از افراد ، گروه ها و ائتلاف های مختلف است که قدرت مدار هستند و یا برای دستیابی به آن تلاش می کنند . از این رو ، هر تغییراتی که توزیع قدرت را بر هم زند ، فعالیت های سیاسی درون سازمانی را بر می انگیزد . ماکس وبر معتقد است اصولا” در سازمان هایی که بی عدالتی شکل می گیرد منزلت ، قدرت ، ثروت به صورت عادلانه توزیع نمی گردد .