فهرست مطالب

مدیریت رفتار سازمانی چیست؟ (تعریف رفتار سازمانی، انواع و کاربرد رفتار سازمانی)

رفتار سازمانی بخش اساسی مدیریت افراد در فرهنگ کاری امروزی است. اصطلاح رفتار سازمانی (OB) را می‌توان به عنوان مطالعه علمی و کاربرد عملی دانش در مورد نحوه عمل و رفتار افراد و گروه‌های افراد در سازمانی که در آن کار می‌کنند، تعریف کرد. این مطالعه همچنین شامل تعامل بین اعضای سازمان و محیط خارجی است. رفتار سازمانی درست باعث بهبود رضایت شغلی، افزایش عملکرد، ترویج نوآوری، پرورش ویژگی های خوب رهبری و … می شود.

  • مدیریت رفتار سازمانی چیست؟
  • ابعاد رفتار سازمانی
  • اهمیت رفتار سازمانی
  • انواع مدل های رفتار سازمانی
  • کاربرد رفتار سازمانی در سازمانها
  • نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی

مدیریت رفتار سازمانی چیست؟

وقتی تئوری رفتار سازمانی به طور خاص به روش هایی که مدیریت می تواند یک سازمان را کنترل کند، هدایت می شود، گاهی اوقات به عنوان مدیریت رفتار سازمانی یا OBM شناخته می شود. مدیریت رفتار سازمانی شاخه‌ای از تحلیل رفتاری کاربردی است که هدف آن شکل‌دهی رفتار محیط کار برای دستیابی به اهداف مهمتر مانند یک محل کار ایمن‌تر یا بهره‌وری بیشتر است. اهداف OBM تغییرات خاص هستند و تمرکز بر این است که چه عوامل محیطی بر رفتارهای مشکل ساز تأثیر می گذارد و چگونه می توان آنها را به روش های مشخص تغییر داد. به‌عنوان بخشی از مدیریت رفتار سازمانی، مدیران ارزیابی می‌کنند که عملکرد افراد در موقعیت‌های خود چگونه است، افراد چگونه در تیم‌های خود کار می‌کنند، تیم‌ها چگونه کار می‌کنند و چگونه همه این بخش‌ها برای درک اثربخشی شرکت به‌عنوان یک کل با هم هماهنگ می‌شوند.

این مطلب را ازدست ندهید: مدیریت ریسک در سازمان

ابعاد رفتار سازمانی

تقریبا تمام صاحب نظران رفتار سازمانی را در 3 بعد فردی، گروهی و سازمانی مورد بررسی قرار می دهند.

1. فردی

 به این معنا که در این سطح تاثیر شخصیت افراد بر رفتار وی مورد بررسی قرار می‌گیرد و به آن‌چه در درون فرد می‌گذرد مانند درک، انگیزه، خلاقیت، تعارض و …، می‌پردازند.

2. گروهی

در این سطح که آن را به عنوان سطح گروهی (Group Level) می‌شناسند، تاثیر شخصیت فرد در تعامیلات فی مابین در گروه و تیم مورد بررسی قرار می‌گیرد. موضوعاتی مانند کاریزما، قدرت، رفتار گروهی، شبکه و شبکه‌سازی، کار تیمی، تقسیم نقش‌ها، مراحل مختلف در چرخه عمر گروه (از شکل‌گیری تا انحلال) و هنجارهای گروهی از جمله موضوعات پایه در این بعد از رفتار سازمانی مورد توجه می باشد.

3. سازمانی

در این سطح، سازمان را به عنوان موجودی مستقل با ویژگی‌ها و قابلیت‌ها و محدودیت‌های خاص خودش در نظر گرفته و تاثیراتی که فرهنگ سازمانی بر رفتار افراد می گذارد، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.

اهمیت رفتار سازمانی

1. پیش بینی رفتار کارکنان

رفتار کارکنان با هم متفاوت است. حتی در یک سازمانی که شیفت متفاوتی برای کارگران دارد کارگران شیفت شب به نسبت سایر شیفت ها عملکرد متفاوت و گاه ضعیف تری دارند. بنابراین رفتار سازمانی در کنترل و پیش بینی رفتار کارکنان بسیار مهم است به طوری که مدیر تصمیم می گیرد تا کارهای نسبتاً مناسب تر را برای شیفت شب در نظر بگیرد. میزان کارایی سازمان در این زمینه تا حد زیادی بیشتر می شود اما دقت شود که این بخش بسیار دشوار تر از سایر بخش ها است.

2. انگیزه

وقتی در مورد مشارکت کارمندان صحبت می کنیم، انگیزه یک عنصر حیاتی است. بدون انگیزه، بهبود بهره وری دشوار است. فقدان انگیزه دلیل این است که افراد شما 100% تلاش خود را برای کار انجام نمی دهند. هر فردی بر اساس تجربیات و دانش خود منحصر به فرد است. رفتار سازمانی قادر است به رهبران کمک کند تا ابزارهای انگیزشی مورد نیاز برای تسهیل کارکنان خود را برای دستیابی به پتانسیل خود درک کنند. برای مدیران، تجزیه و تحلیل ساختار سازمانی که می تواند به نفع کارمندان آنها عمل کند، بسیار مهم است. در سال‌های اخیر، شرکت‌های بزرگی مانند گوگل به سمت ساختار سازمانی مطلوب تری روی آورده‌اند. آنها کارکنان را قادر می سازند تا به طور مستقل کار کرده و تشویق می کنند تا دانش خود را به اشتراک بگذارند و کنترل بیشتری در تصمیم گیری به دست آورند. آیا با راههای ایجاد انگیزه در کارکنان آشنایی دارید؟

تصمیم گیری موثر

یک ساختار سازمانی خوب طراحی شده، فرآیند تصمیم گیری را موثرتر می کند. این بدان معنی است که هر یک از اعضای تیم یا سازمان با نقش ها و مسئولیت های خود به خوبی آشنا هستند. برای آنها راحت تر است که مستقل عمل کنند، فعال باشند و مبتکر عمل کنند. مدیران می توانند وظایف را به سرعت محول کنند و وظایف را با توجه به درجات مختلف مهارت ها و پیگیری تعیین کنند. این تضمین می کند که همه چیز به خوبی اجرا می شود.

4. درک بهتر از سازمان و کارکنان

رفتار سازمانی به مدیریت و مشاور منابع انسانی کمک می کند تا انگیزه و مهارت ها و توانایی های کارمندان را درک کند. اگر مدیریت می خواهد کار گروهی را تشویق کند، باید از تفاوت های ظریف در سبک های کاری آگاه باشد. هرکسی اهداف شخصی دارد که با اهداف حرفه ای همسو است. با یک ساختار سازمانی دقیق، پیگیری پیشرفت و برآوردن نیازهای کارکنان برای بهترین نتایج آسان تر است. زمانی که رفتار سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد استراتژی های متفاوت نیز وارد میدان می شود و کارایی محیط کاری سازمان را تحت تاثیر قرار می دهد.

5. محیط کار سالم

اهمیت رفتار سازمانی را می توان در زمینه یک محیط کار سالم درک کرد، محیطی که اعضای تیم به یکدیگر اعتماد دارند و در کنار یکدیگر کار می کنند. داشتن روابط خوب با همکارانتان به این معنی است که می توانید برای رسیدن به اهداف خود با یکدیگر همکاری کنید. احترام متقابل در بین بخش ها و سطوح یک استراتژی رفتار سازمانی موثر را تشکیل می دهد.

6. انتخاب نیروی انسانی موثر

هر چه یک کارفرما در مورد یک موضوع اطلاعات بیشتری داشته باشد، می توان انتظار داشت که توانایی او در انتخاب و مدیریت نیروی انسانی موثر افزایش یابد و انگیزه های متفاوتی برای کارکنان ایجاد کند که بسیار ارزشمند است.

انواع مدل های رفتار سازمانی

1. رفتار سازمانی مدل استبدادی

این مدل رفتار سازمانی به مدیران قدرت می دهد تا تصمیم بگیرند و در عین حال کارکنان را وادار به اطاعت از دستورات خود کنند. این مدل بیان می‌کند که کارکنان باید آموزش داده شوند و انگیزه لازم برای عملکرد را داشته باشند در حالی که مدیران تمام تفکرات را انجام می‌دهند. مدل استبدادی رفتار سازمانی کارمندان را در موقعیتی قرار می دهد که یا از دستورات مدیران اطاعت کنند یا اخراج شوند. در این سیستم خبری از پاداش و تشویق نیست چرا که دید کارفرما این است که هرکس وظیفه اش را انجام می دهد. نتیجه عملکرد در این حالت حداقل است.

2. رفتار سازمانی مدل مراقبتی

اکنون زمانی فرا رسیده است که مدیران فکر می کنند امنیت کارکنان امری ضروری است و شروع به مطالعه نیازهای کارکنان خود کرده اند. آنها دریافتند که اگرچه در ساختار مستبدانه، کارمندان حرف‌های زیادی برای گفتن ندارند، اما ناتوانی در صحبت کردن منجر به ناامیدی، ناامنی و رفتار تهاجمی نسبت به مدیران خود می‌شود. مبنای مدل مراقبتی منابع اقتصادی با گرایش مدیریتی پول است.

در واقع، مدل های مراقبتی به دنبال این هستند که کارکنان احساس کنند رئیس آنها به نیازهای شخصی آنها توجه دارد. گاهی اوقات این کار از طریق مزایا و پاداش هایی مانند دورکاری، بیمه بازنشستگی و سایر مشوق ها انجام می شود. این رفتار سازمانی به دنبال حفظ افراد با استعداد و موثر با ارائه انگیزه هایی است که برای کارمند معنادار است. در این مدل وفاداری به شرکت و نه مدیران شرکت است. خوب است بدانید مدیریت استعداد، یکی از اصلی ترین مسائل پیش روی هر سازمانی به شمار می آید.

3. رفتار سازمانی مدل حمایتی

مبنای این مدل رهبری با گرایش مدیریتی حمایت است. برخلاف دو رویکردقبلی، مدل حمایتی بر رهبری با انگیزه و مشتاق تأکید دارد. در این مدل فضایی برای کنترل یا قدرت مقتدرانه وجود ندارد، بلکه صرفاً مبتنی بر ایجاد انگیزه در کارکنان از طریق ایجاد رابطه مدیر و کارمند و رفتاری است که به طور روزانه با کارکنان انجام می شود. مدیران از کارکنان حمایت می کنند تا در جهت اهداف شخصی تثبیت شده مانند ارتقاء یا کسب مهارت های جدید تلاش کنند. در این مدل مدیران ممکن است کارکنان را به دوره های آموزشی بفرستند.

4. رفتار سازمانی مدل مشارکتی

در این مدل، ساختار یک سازمان به گونه ای توسعه می یابد که رییس و کارمندی وجود ندارد و همه همکارانی هستند که باید به صورت تیمی کار کنند. هر یک از کارکنان باید برای دستیابی به هدف مورد نظر سازمان با یکدیگر مشارکت و هماهنگی داشته باشند. هیچ کس نگران وضعیت یا عنوان شغلی خود نیست. نقش مدیر در اینجا مانند یک مربی است که وظیفه اش هدایت تیم به عملکرد و ایجاد یک محیط کاری مثبت و انگیزشی به جای تمرکز بر رشد شخصی خود است. این تیم نیازمند اتخاذ رویکردهای جدید، تحقیق و توسعه و فناوری های جدید برای عملکرد بهتر است. این مدل رفتار سازمانی باعث می شود که کارکنان احساس کنند مهم و مورد نیاز هستند. آنها همچنین احساس می کنند که مدیران فقط سرپرستان نیستند، بلکه به همان اندازه به تیم کمک می کنند.در این مجموعه، کارکنان همه احساس می کنند در موفقیت شرکت سهیم اند و به اجرای موفقیت آمیز اهداف افتخار می کنند.

5. رفتار سازمانی مدل سیستمی

مدرن ترین مدل رفتار سازمانی، مدل سیستمی است. کارکنان امروزی به چیزی بیش از حقوق و امنیت شغلی نیاز دارند. آنها نیاز دارند تا مدیران به ساعاتی که برای سازمان می گذارند، ارزش قائل باشند. آنها همچنین به کاری نیاز دارند که اخلاقی، محترمانه، ادغام شده با اعتماد و صداقت باشد و فضایی برای ایجاد احساس اجتماعی در بین همکاران ایجاد کند. در مدل سیستمی، مدیران باید جنبه عاطفی خود را نشان دهند، نسبت به تیم خود دلسوزتر باشند و نسبت به نیازهای نیروی کار متنوع حساس باشند. آنها باید توجه خود را به ایجاد احساس خوش بینی، امید، اعتماد، شجاعت، عزم خود معطوف کنند و از این طریق سعی کنند فرهنگ کاری مثبتی را ایجاد کنند که در آن کارکنان احساس راحتی بیشتری کنند و طوری کار کنند که گویی برای خود کار می کنند. این در نهایت منجر به تعهد و وفاداری طولانی مدت کارکنان و موفقیت شرکت می شود. درواقع هدف مدل سیستمی این است که بین اهداف فرد با اهداف سازمان تعادل برقرار کند.

کاربرد رفتار سازمانی در سازمانها

برای تهیه برنامه ای برای مدیریت رفتار سازمانی می توانید از مراحل زیر استفاده کنید:

1. مشخص کردن اهداف

قبل از شروع هر نگاهی به مدیریت رفتار سازمانی، مهم است که بدانیم نتیجه مطلوب و دلخواه چیست. اهداف موثر قابل اندازه گیری هستند، مانند افزایش بهره وری تا 15 درصد یا کاهش صدمات حین کار تا 30 درصد. شما باید این معیارها را به روشنی تعریف کنید.

2. تعیین و روشن کردن رفتارهای هدف

در این مرحله تصمیم بگیرید که چه رفتارها و نتایجی می تواند باعث دستیابی به اهداف مورد نظر شود. اگر بهره وری به دلیل عدم وجود ارتباطات سازمان یافته در پروژه ها کاهش می یابد، شاید راه هایی برای رفع مشکلات ارتباطی به افزایش بهره وری کمک کند.

3. مشخص کردن معیارهای رفتار سازمانی

اهداف سازمانی خود را با اعداد تعریف شده دنبال کنید. به عنوان مثال، برای افزایش بهره وری تا 15 درصد در یک سال، می توانید تعداد جلسات مشخصی را در ماه تعیین کنید تا پروژه ها در مسیر خود قرار بگیرند و حداقل پنج پروژه باید در ماه به موقع تحویل داده شوند. در این مرحله تشویق کارمندان نمونه مهم است.

4. درک کردن مسائل و مشکلات

بسیاری از چیزهایی که در محل کار اتفاق می افتد می تواند بر سیستم کاری روزمره و توانایی کارکنان برای دستیابی به اهداف تأثیر بگذارد. باید به کوچکترین اتفاقات نیز دقت کنید و از آنها به آسانی گذر نکنید.

5. بررسی راه حل ها

برای رسیدن به اهداف، بسیار مهم است که چگونه مشکلاتی را که در شرکت خود پیدا کرده اید را حل کنید. اگر از طریق داده ها متوجه شدید که آموزش ناکافی منجر به مشکلات می شود، می توانید یک برنامه آموزشی جدید ایجاد کنید که بتواند آن را اصلاح کند و کارمندان را توانمندتر کند.

6. ارزیابی مجدد معیارها

در طول این فرآیند، معیارهای ایجاد شده در ابتدای شروع کار را مرور کنید. از نتایج و عملکرد، میزان پذیرش این معیارها در کارکنان و تحلیل هزینه-فایده می توانید ببینید که چقدر این روش ها موثر بوده اند.

نکات مهم مدیریت رفتار سازمانی

1. توجه به استراتژی سازمان، نقش مهمی در جهت دهی به رفتار سازمانی دارد.
2. برای رسیدن به اهداف سازمان، ابتدا باید هدف گذاری کنیم؛ بنابراین نیازمند فرایندی هستیم که مشخص کند چه کاری برای رسیدن به چه هدفی باید انجام شود. با کمک رفتار سازمانی، افراد را در یک ساختار سازمانی مناسب  قرار دهید.
3. برای ایجاد رفتارهای سازمانی مثبت ترکیب سه عامل  روان‌شناسی مثبت، سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی بسیار مهم می باشد.

نتیجه گیری:

مدیریت رفتار سازمانی نظریه ای است که به دنبال درک رفتار افراد، تیم ها و به طور کلی شرکت ها یا سازمان ها به عنوان راهی برای افزایش بهره وری و تشویق فرهنگ کاری مثبت است. مطالعه رفتار سازمانی بینشی در مورد نحوه رفتار و عملکرد کارکنان در محل کار می دهد. این به مدیران کمک می کند تا درک درستی از جنبه هایی داشته باشند که می تواند کارکنان را برانگیزد، عملکرد آنها را افزایش دهد و به سازمان ها کمک کند تا یک رابطه قوی و قابل اعتماد با کارکنان خود برقرار کنند. همیشه کارکنان می خواهند در سازمان های موفقی که برای فرهنگ شرکت ارزش قائل هستند و فرصت هایی را برای رشد آینده فراهم می کنند، کار کنند. شناخت راه‌هایی برای بهبود رفتارهای سازمانی می‌تواند به حل مسائل اساسی بین کارکنان و ارتقای یک محیط کاری جذاب کمک کند. رفتار سازمانی درست باعث بهبود رضایت شغلی، افزایش عملکرد، ترویج نوآوری، پرورش ویژگی های خوب رهبری و … می شود.

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

نوشته های تازه